۱۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۷

اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که امامت را به اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق (ع) ختم می‌کنند و او را امام هفتم می‌دانند. اینان هم‌ زمان با روزگار سامانیان در ایران سر برآوردند و سده‌ها با توان بسیار به پراکندن اندیشه خویش پرداختند.

اسماعیلیان

اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که امامت را به اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق (ع) ختم می‌کنند و او را امام هفتم می‌دانند. اینان هم‌ زمان با روزگار سامانیان در ایران سر برآوردند و سده‌ها با توان بسیار به پراکندن اندیشه خویش پرداختند. امروزه از شمار آنان کاسته شده‌ است و در ایران بسیار کم ساکن هستند و در برخی کشورها مانند: افغانستان، تاجیکستان، هندوستان، تانزانیا، کنیا و سایر ممالک پراکنده‌اند.

با روز کار آمدن حکومت عباسیان در سال ۱۳۲ هجری میان علویان و عباسیان درگیری شدیدی به وجود آمد. عباسیان از ادعای علویان برای جانشینی علی (ع) به عنوان خلیفه برحق آگاه بودند؛ در نتیجه، فشار عباسیان برعلویان به مراتب بیشتر از امویان گردید. از دیدگاه علویان تصدی خلافت توسط عباسیان به معنای غضب دوباره و امتیازات سیاسی برای گروهی ظالم بود. بنابراین عباسیان فعالیت های امام صادق (ع) و پیروانش را تحت نظر گرفتند و نسبت به کوچکترین فعالیت حساس بودند؛ به همین خاطر امام صادق (ع)  سیاست تقیه را نسبت به عباسیان در پیش گرفت. آن امام همام بر این نکته پافشاری داشت که امام برحق لازم نیست بدون مقدمه و نبود شرایط لازم قیام کند، او باید رهبر معنوی خود را داشته باشد تا شرایط لازم در جامعه برای احقاق حقوق سیاسی امام به وجود آید. سیاست تقیه آن امام عده ای از پیروانش را راضی نکرد و ناراضیان باعث انشقاق بسیاری در امامیه گردیدند. تحریک کنندگان اصلی، جریان سیاسی غلات بودند و باعث دردسرهای فراوانی برای آن امام شدند. مهمترین فرد در این زمینه ابوالخطاب بود. او با رفت

و آمد به درون خانه امام صادق (ع) و ارائه نظرات سیاسی و انقلابی خود توانست اسماعیل فرزند ارشد امام را با این سیاست ها همراه سازد، از اینرو ابوالخطاب امیدوار بود تا تحت نام اسماعیل به افکار خود وجهه شرعی دهد. اما طغیان ابوالخطاب و مرگ وی، هواداران جنگ مسلحانه و حرکت های انقلابی را دچار تشتت و عدم رهبری قاهر نمود، بنابر این پس از فوت ابوالخطاب، پیروان وی احساس کردند که می توانند حول محور اسماعیل جمع شوند و او را به عنوان رهبر خود تلقی کردند. در این دوره، تندروان شیعه که معتقد به قیام و انقلاب بودند، احساس کردند که بهترین موقعیت برای این کار فراهم گردیده است، زیرا اسماعیل فرزند ارشد امام صادق (ع) است و به احتمال بسیار پس از رحلت پدر بزرگوارشان رهبر شیعیان خواهند بود و به همین خاطر تبلیغات برای جانشینی او آغاز گردید، اما با ارتحال زود هنگام ایشان تمامی برنامه های آنان به هم ریخت. با آنکه امام صادق (ع) تمام تمهیدات را در فوت فرزندشان اندیشیده بودند و با آنکه شهودی نیز آوردند، باز هم عده ای فوت اسماعیل را نپذیرفتند. این گروه از قبل با سیاست های تقیه آن امام همام مخالف بودند و در صدد شرعی ساختن فعالیت های خویش بودند و از این فرصت ویژه استفاده کردند و اعلام داشتند که اسماعیل فوت نکرده و هرگز نخواهد مرد. او همان مهدی موعود و امام قائم است و همین زمان بود که اسماعیلیه پدید آمد.

نگاهی به اعتقاد اسماعیلیه ها

v در نگاه اسماعیلیه خداوند ورای هستی و عقل است و هرگز قابل شناخت نیست و اگر شناختی هم هست، تنها شناخت توحید و تقدس است. اسماعیلیه بعلت نگاه خاص به شناخت خداوند در صدد اقامه برهان برای اثبات وجود خداوند بر نیامده بودند و در کتاب روضه التسلیم آمده است: «اگر کسی گوید من اثبات او کنم، گفته باشد که من به حقیقت هویت او محیط شده ام و چون احاطه محال است، اثبات نیز محال است.»

v

در تفکر اسماعیلیه شش پیامبر اولوالعزم با کتاب و شریعت خاص آمده اند، که به آنها نطقاء (جمع ناطق) گویند. ششمین آنها پیامبر عظیم الشان اسلام و هفتمین آن ها محمد بن اسماعیل است. هر هزار سال طول می کشد تا پیامبر ظهور کند، جانشین آنها به عنوان پیامبران صامت در پی رمزگشایی از باطن آن دین بوده اند.

فاطمیون

خلافت فاطمی سلسله‌ای است که از سال ۹۰۹ (میلادی) به مدت تقریبی دو قرن (تا سال ۱۱۷۱ میلادی) بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاورمیانه و دریای مدیترانه حکومت کرد. خلفای فاطمی پیشوایان شیعه اسماعیلی نیز بودند و نام سلسله آنان به نام فاطمه، دختر محمّد پیامبر مسلمانان، نامگذاری شده بود. آنان در قسمت مدیترانه‌ای خاورمیانه، بمدت بیش از دو قرن مؤسسِ دولتی بودند که به گسترشِ علم، هنر و بازرگانی علاقه فراوان نشان می‌داد. قاهره پایتختِ مصر، توسط فاطمیان پایه‌گذاری شد. امپراتوری آنها یعنی بخش اولیه تاریخ اسماعیلی، تقریباً از ابتدای اسلام تا قرن یازدهم را در بر می‌گیرد. نخستین خلیفه فاطمی عبیدالله المهدی و سه خلیفه فاطمی دیگر، یعنی القائم و المنصور و المعز لدین الله نام داشتند.

خلافت فاطمی در سال ۹۰۹ (میلادی) در شمال آفریقا بنیان نهاده شد و پس از آن، به سیسیل (ایتالیا)، مصر، فلسطین و سوریه گسترش یافت و در دوران حکومت هشتمین خلیفه فاطمی، المستنصر بالله (وفات ۱۰۹۴ (میلادی)) به اوج قدرت خود رسید. در طول این دوره حدوداً دو قرنی، فاطمیان یک حکومت مرفّه همراه با شادابی عقلانی، اقتصادی و فرهنگی قابل ملاحظه‌ای را پدیدآوردند.

دعوت خلفای فاطمی در سرزمین ایران در عهد سامانیان و غزنویان آغاز شد، اما در واقع به وسیله ناصر خسرو قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران سلاجقه این دعوت تا حدی به ثمر رسید. در ادامه با آن که خلفای مصر در جلب آل بویه سعی فراوانی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاوردند، چنان‌که عضدالدوله دیلمی در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر و برانداختن خلافت فاطمی بود که اجل مهلتش نداد.

سال ۱۳۹۶

کد خبر 1949

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =